من بارانی دست های تنهاییم
سکوت می کنم
دلگیر میشوم
نمی بارم
بغض هایم از درون خود را می شویند
صدایت می زنم
صدای من بلند تراز چتر هایست که بی صدا تورا در بر گرفته است
صدای سکوت دل بی قرارم را میشنوی؟
به بلندی گیسوی باران
و به نرمی نگاهایت که گرم گرمم می کند
از تنهایی
نظرات شما عزیزان:
|