صدای سکوت







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





نوروز

نوروز را گرامی داریم این عید به پاس زحمات گرانقدر اساتید و بزرگوارن گم نامیست که مطرح نمی شوند یکی از مهم ترین  آنها را می شود از حکیم و دانشمند و شاعر و منجم و فیلسوف و ریاضی دان عمر خیام نیشابوری را نام برد که تقویم جلالی (خورشیدی) را محاسبه و در اختیار بشریت گذاشت شایسته است در عید نوروز از او تجلیل و بزرگ داشت او رادر همین عید نوروز قراردهند این تقویم را که  بهترین تقویم دنیا می شود نام برد به گفته ئ دانشمندان امروزی در طول چهل سال ده ثانیه خطا را در نظر میگیرند که قابل اغماض است عید نوروز از مهم ترین عیدهای دنیاست که به جهت دید و باز دید ها یش از نقطه نظر روانشناختی و فلسفی و علمی , عشق و محبت و صمیمیت و عاطفه را که از مهم ترین  وجه تمایز انسان از سایر موجودات زنده است در وجود انسان ها به  اوج زیبایی می رساند به گفته ئ شاعر شیرین سخن سعدی

"بنی آدم اعضای یک پیکرند        که در آفرینش  زیک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار      دگر عضو ها را نماند قرار"

که انسان همدرد انسان و غم خوار انسان است.

امروزه زندگی ماشینی انسان را از دنیای انسانیت دور میکند و اجبارا از این تعطیلات نوروزی نه به جهت دید و باز دیدهای صممیمانه بلکه به زندگی ها و تفکرات دور از زندگی  یک نواخت و خسته کننده ئ شهری به مسافرت های خانوادگی می کشاند و مفهوم اصلی نوروز را از اوج زیبایی  به پایین ترین مرحله ء امکان می کشاند چون انسان های زحمت کش جامعه ء  خوب ناگزیر آنند  که حد اقل در طول مدت زحمت یک سالشان چه بهتر است دست به مسافرت و باز دید های فرح افزا دست یازند و چند روز و ساعتی با آسودگی از کار یک نواخت و خستگی و ملال آور سپری کنند علی رغم هدف در صمیمیت ها و دید و باز دید های نوروزی آیا حق با آنهاست؟ ولی تا کی به دور از هدف های اعیاد مخصوصا عید نوروز ؟ هدف چند صباحی را به آرامش گذراندن و خوش بودن است که در فطرت بشر است که از غمها بگریزند آیا راهی  شیرین تر و پر جزبه تری می توان یافت؟ آری راهی راحت و بهتر هم پیش روی ماست و چه شیرین است از زبان خیام بشنویم جواب زیبا را

"خیام اگر زباده مستی خوش باش                           با لاله رخی اگر نشستی خوش باش

چون عاقبت کار جهان نیستی است                        انگار که نیستی چو هستی خوش باش"

ویا در شعر زیبای دیگرش  که انگار همین الآن سروده است

در کارگه کوزه گری رفتم دوش                              دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش

ناگاه یکی کوزه بر آورد خروش                               کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش 

آیا از تجملات زندگی دور بودن و خود را از قید همه چیز رها کردن راه چاره است؟ و یا یک ضرورت است که از دست آوردهای امروزی بشر به نحو شایسته ای بتوانیم بر خوردار شویم؟ و یا راه سومی هم انسان می تواند با تلاش و کوشش و ابتکارش پیدا کند؟ درهمین حال چه خوب است از چارلی چاپلین که در کمدی های قشنگش به خوبی می توان راه چاره را یافت یاد کنیم که در اغلب فیلمهایش مخصوصا فیلم عصر جدید به دقت شوق بنگریم چه زیبا انسان را از لا بلای چرخ های ماشین هانجات میدهد و رهنمودی زیبا می دهد مادام که انسان راه گریز از راه سرمایه و سود نیافته کار بد ترو بد تر  از این است که باید باشد و جرقه های راه چاره را از جنبش وال استریت آمریکا گرفته تا حرکت های اجتماعی دیگر انسانهای پر تلاش باید بیابیم و بدانیم حرکت های اجتماعی بدور از ذهنیت و عمل کرد های خیانت کاران بشریت و به دور و ناتوان از ذهنیت و ارزیابی های جلوگیری ازپیشرفت  آن جامعه به پیش می تازد و مدام انسان های وارسته و پر تلاش در تکاپو و حرکت هستند  ادامه خواهد یافت خوشا به حال انسان هایی که در این مسیر شیرین گام نهاده و عاشقند پر توان و گسترده و پر ره رو و مستدام باد راه شیرین شان



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[+] نوشته شده توسط مجید در 15:40 | |