گاهی دلم برای خودم تنگ میشود
دلم برای بازی های کودکانه ام تنگ می شود
دلم برای کوچه های کودکیم تنگ میشود
من خودم را در پس نیلوفران باغچه گم کرده ام
دلم را هم
کتابهای مدرسه ام راهم
آه معلم کلاسم را
آفتاب نگاهم را
مداد های رنگیم را ...
چه آسان گم کرده ام
نمی دانم شاید دلم را
راحت می گویم خود خود مرا گم کرده ام
خودم را شاید در لا بلای آسفالت خیابان ها و گرد
ماشین ها گم کرده ام
آنقدر ترا به جستجو نشستم خودم را هم گم کردم
باز هم چشم براه توام
(مجید)