مراباعشق پیوندیست از شبنم به دریا ها
ازسرخ شقایق به داغ سینه ها
مرا از کوره راه عشق پیوندیست
از آلونک قلبم به پرکوک شقایق ها
مرا از پرتوچشمان تو باهور پیونیست
مرا از ناوک مژگان تو باتیرپیوندیست
چه گرمی داشت ان دستت
چه شوری داشت آن پیوند دستانت
همه پیچ در پیچ هم و گرم زهم
مست زهم لبالب داغ لبهامان
همه سرشار هم
طپش های دلامان گرمی تندی باران
خیس از فصل بهاران
ازآن گرمی ازآن شوردلهامان یک گل سرخی تو چیدی ازبرم رفتی
من اینک خسته و تنهای نتهایم
من اینک باغ را گم کرده ام
ببین دستان من خالیست
همه کزکرده در کنج سکوت خانه دستانم یک بغل زانو بجای نسترن دارد
امیدم بر درو چشمم به ره خشکیده
ایا زین که من بارانیم طوفانیم غریب و بی سر و سامان و بی یارم مرا بااطلسی و با بنفشه سخت پیونداست؟
به هر صورت که باشم پلک چشمم می پرد هی
من یکی را چشم در راهم
انتظاریم یکی را انتظاری
من یکی را چشم درراهم
مرا با عشق پیوندیست ازنام خدا تا به خلاقیت دستان تو
اینهمه خاموش گر پژمرده ام
ازنگاهی پوچ بغض آلوده ام
مراباعشق پیونیست .........
(آیدین)
|